به گزارش خبرنگار فرهنگی سراج24، از آغاز نمایشگاه کتاب امسال تا صبح سومین روز آن بیش از ۳ میلیارد تومان کتاب از طریق دستگاههای کارتخوان به فروش رسیده است.
همچنین علاوه بر فروش کتاب با دستگاه کارتخوان بانک صادرات (بانک عامل) نزدیک به یک و نیم برابر این مبلغ به وسیله دستگاههای کارتخوان بیسیم سایر بانکها و یا به شکل نقدی به فروش رفته است.
یعنی در حدود سه روز چیزی نزدیک به 7.5 میلیارد کتاب فروخته شد.رقم قابل توجهی که باعث شد همچنان در بین رسانهها نمایشگاه کتاب همیشه یکی از پر رونقترین فستیوالهای فرهنگی ایران باشد و سیل عظیم بازدیدکنندگان از آن نوید یک جامعه کتاب دوست را بدهد.اما در کنار ارقام جذاب فروش کتاب که تقریبا در همه ساله سیل صعودی داشته است موضوع دیگری نیز وجود دارد که سالانه سیر نزولی را طی میکند، آن نیز موضوعی نیست جز سرانه روزانه مطالعه در ایران.
یکی از تحقیقات آماری انجام شده در زمینه سرانه مطالعه با عنوان کتابخانههای عمومی و سرانه مطالعه سعی کرده است بر اساس آمار امانت، عضویت و دیگر شاخصهای کتابخانهای تخمینی از میزان سرانه مطالعه در ایران انجام دهد. این پژوهش به رابطه زیر میان سرانه مطالعه و میزان امانت از کتابخانههای عمومی رسیده است.
بر این اساس و بر اساس آمار امانت کتاب از کتابخانههای عمومی کشور چیزی نزدیک به ۱۴ دقیقه در روز بوده است که شامل انواع مطالعه (کتاب، روزنامه، ادعیه و ...) میشود. یافتههای پژوهش دیگری که توسط «شورای فرهنگ عمومی» و با عنوان «وضعیت گذران وقت مردم شهری و روستایی کل کشور» در سال ۱۳۹۰ به صورت گذران وقت انجام شده است به تخمین این پژوهش نزدیک است. بر اساس یافتههای این تحقیق میزان زمان اختصاص داده شده توسط به مطالعه در میان مردم ایران ۱۲ دقیقه است که شامل مطالعه کتاب، روزنامه، ادعیه و...نیز می شود.
این در حالیست که در یکی از آخرین آمارهایی که در این رابطه گرفته شده رییس کتابخانه ملی سرانه مطالعه هر ایرانی را روزی شش دقیقه به انضمام روزنامه، ادعیه و کتب درسی خوانده که آمار پایینی است.
آمار پایین سرانه مطالعه و در کنار آن، فروش بالای کتاب در نمایشگاه زنگ خطر در برابر یکی از مشکلات جامعه شناسی است.
سندروم خرید کتاب به منظور تزیین کتابخانه یا القای پز روشنفکری از مواردی است که نه تنها گرهای از مشکلات را حل نمی کند بلکه هدف از کتابخوانی که افزایش آگاهی است را به یک کالای تجملی تبدیل می کند. موضوعی که پیش از این در رابطه با تحصیلات تکمیلی نیز در جامعه نهادینه شده بود.
مریم اخوتی در این رابطه معتقد است که «در زمان برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در سال جاری مطالعهای از مراجعهکنندگان به این نمایشگاه انجام و مشخص شد، حدود 19 درصد این مراجعهکنندگان در سال قبل هیچ کتاب غیر درسی مطالعه نکردند.»
اخوتی با بیان اینکه هم عناوین کتابها همچنین ساعتی که به مطالعه اختصاص داده میشود، کم است، اظهار کرد: عوامل زیادی چون مسائل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی و اجتماعی در این موضوع دخیل است.
این دکترای کتابداری یکی از علتهای مهم کتاب نخواندن را عادت نداشتن به مطالعه دانست و گفت: احساس نیاز به مطالعه نداریم و در این رابطه خانواده و آموزش و پرورش نقش مهمی دارند.
یکی از مشکلات قدیمی در رابطه با نمایشگاه کتاب جدای از بحثهایی نظیر نمایشگاه گردی، دورهمی که توسط جوانان انجام میشود، همین موضوع عدم تناسب بین سرانه مطالعه و فروش کتاب است.
اگر فروش کتاب در کشور به خصوص در نمایشگاه قابل توجه است باید سرانه مطالعه نیز افزایش داشته باشد و در مقابل اگر سرانه مطالعه پایین است به تبع آن باید از لحاظ فروش کتاب نیز آمار چندان قابل قبول نباشد.
هرچند این نمایشگاه بزرگترین رویداد فرهنگی کشور است و حرکت بسیار خوبی است و باید بدون شک ادامه داشته باشد اما خرید کتاب و کتابخوانی نباید مخصوص نمایشگاه باشد زیرا آمار شمارگان کتاب نشان میدهد که نیاز به برنامههای ویژهای برای افزایش سرانه مطالعه داریم تا از محدوده خطر خارج شویم.
نباید مانور خبری پیرامون کتاب به نمایشگاه سالانه محدود شود و با برپایی این نمایشگاه، مسئولان بار فرهنگی افزایش کتابخوانی در سطح جامعه را از سر خود باز کنند.
لازم به ذکر است نگاه تزیینی به لوازمات فرهنگی همواره یکی از معضلاتی بود که جامعه شناسان فراگیر شدن آن را هشدار داده بودند. افزایش حجم کتابخوانه با کتابهای رنگارنگ باعث فراگیر شدن تب کتابخوانی نخواهد شد. تا زمانی که سیاستهای دستگاههای فرهنگی برای افزایش کتابخوانی محصور به برپایی نمایشگاه کتاب باشد، همچنان تراکنشها در نمایشگاه کتاب بالا و سرانه مطالعه پایین نگه خواهد داشت.